سخنرانیوزیرعلوم درنخستیننشستمشورتیحمایتازکرسیهاینظریهپردازی،نقدومناظره
«بسمالله الرحمنالرحیم و به نستعین»
با یاد و نام خداوند متعال و با سلام و صلوات بر ختمالرسل محمد مصطفی (ص).
و با عرض سلام و ادب خدمت حضار محترم، خواهران و برادران معزّز. بسیار خرسندم که درجمع اساتید، نخبگان و محققین عزیز، رؤسای دانشگاهها و پژوهشگاهها و ریاست و اعضای محترم هیأت حمایت از کرسیهای نقد، مناظره و نظریهپردازی هستم. امیدوارم که بتوانیم با هماندیشی و همفکری بهره کافی از این نشست تخصصی را خصوص اهمیت، ضرورت، تأثیرگذاری و راهکارهای ارتقاء، و حمایت برپایی دائمی این کرسیها ببریم.
آنگونه که مستحضرید وضعیت کنونی هرجامعه ریشه در پیشینه تاریخی، هویتی و تمدنی آن دارد. وضعیت کنونی جهان اسلام بطور عام و جامعه ایران بصورت خاص نیز ریشه در تاریخ اسلامی دارد. تاریخ اسلام و از جمله ایران، صرفنظر از دورة باستان، به سه دوره میانه، جدید و معاصر تقسیم میشود که این تقسیمبندی تقریباً با تاریخ تمدن آن نیز تقارن دارد. دوره میانه تاریخ و تمدن اسلامی در قرون سوم تا پنجم هجری، نشانگر اوج اعتلای تمدن اسلامی و ایرانی است. تمدن نوپا اما شکوفای اسلامی در این دوره بستر ظهور و بلوغ اندیشمندان و دانشمندان صاحبنظر و صاحب کرسی بسیاری بود که تجلی ایدهها و نظریات آنها محدود به مرزهای جهان اسلام نبود.
سدههای هفتم تا دهم هجری در تاریخ اسلام، دوره فترت و انحطاط تمدن اسلامی است. در این دورة فترت، با سقوط خلافت بغداد، یکپارچگی نسبی سیاسی و تمدنی از جهان اسلام رخت برمیبندد. البته در اواخر این دوره، تمدن اسلامی یکبار دیگر شاهد گونهای رشد و شکوفایی نسبی است، هرچند که در مقایسه با دورة اعتلای تمدنی پیشین، در مجموع از سطح نازلتری برخوردار است. به دنبال این دومین دورة شکوفایی، تمدن اسلامی از اواخر سدة یازدهم و در سدة دوازدهم مجدداً با تجربة بحران و انحطاط تازهای مواجه میگردد. تجربهای که فترت دورة جدید و معاصر تاریخ و تمدن اسلامی و ایرانی را تشکیل میدهد. در این بحران جدید علاوه بر عوامل درونی ضد تعادل و پویایی در جهان اسلام، عامل بیرونی یعنی فشار تمدنی مدرن و پیرامونی بسیار مؤثر واقع گردید.
اما ظهور انقلاب اسلامی در ایران طلیعة احیاء و اعتلای مجدد تمدن اسلامی و ایرانی در دوره معاصر بوده است. این انقلاب که بنیانهای آن بر اصول و موازین دین مبین اسلام و ایستارهای هویت ملی استوار است دارای رویکردی انتقادی هم به سنت دیرینه خود و هم به مبانی و بنیانهای مدرن در دورة معاصر بوده است.
البته، تحقق آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی نیاز به پشتوانههایی دارد که از آن جمله نیاز مبرم و ضروری به تولید علم و پرهیز از تقلید و تبعیت محض در حوزههای مختلف علمی بویژه حوزه علوم اجتماعی و انسانی است. اساساً، جامعه ایران زمانی میتواند به تمدنسازی و احیاء دورة درخشان تاریخ خود امیدوار باشد که در حوزههای مختلف علمی صاحب نظر باشد و این امر در خصوص علوم انسانی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
جهت دستیابی به تولید اندیشه در کشور، لازم است تعریف جدیدی ازمهره ها و عناصر موجود در جامعه فکری نخبگان ارائه شود تا تحول مثبتی پدید آید; زیرا کمبود تولید اندیشه بیش از آن ناشی از عقب ماندگی در تکنولوژی و سختافزارهای تمدنی باشد، به مسائل فکری ونظریه پردازی مربوط است. بنابراین، اولویت با حرکت و جنبشی است که در بخش نرمافزاری و اندیشهسازی رخ دهد تا تحول مثبتی ایجاد شود. کشور ما برای رسیدن به اهداف چشمانداز بیست ساله نظام نیاز به ایجاد فضای فرهنگی، علمی و نظری متناسب، در کلیه حوزههای علوم اعم از انسانی و پایه و غیره دارد، و تناسب ایجاد شده و پیوند بین علم و عمل راه گشای ما در این چشم انداز میباشد. پیشرفت کشور با بنا نهادن پلهای مستحکم علمی و عملی میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب حاصل میشود که طراحی و ساخت این پلهای مستحکم به دست جامعه علمی و پتانسیل نیروی انسانی متخصص و متعهد ایرانی داخل و خارج حاصل میشود توجه به این نکته لازم است که هویت ملی و دینی نسل آینده انقلاب باید با علم و آگاهی و ایمان پیوند بخورد تا فرصتی طلائی برای رشد کشور ایجاد کند. امروز ما در جهان پیچیده زندگی می کنیم که با گذشته تفاوت بسیاری دارد. مسلما زندگی در چنین دنیایی بدون حرکت پر شتاب علمی ممکن نیست ; یعنی ما خلاقیت و تولید علم را نه فقط برای پیشرفت می خواهیم، بلکه دنیا به گونه ای است که برای ادامه حیات ما نیازمند به چنین فعالیت های علمی پویا و خلاقی هستیم و باید فکر ترجمه ای را تبدیل به تولید و صدور فکر کرد. باید دانست که آنچه در غرب معمول است و بعضا مقبولیت عامه نیز دارد، واقعا قابل نقداست. بنابراین برای پرهیز از فکر ترجمه ای، باید تمدن و هویت خود راباز یافت و در عین حال جسارت پیدا کرد و جنبشی عظیم و حرکتی نوین و طرحی جدید در انداخت و مرتباً فکر تولید کرد، به ویژه اینکه تولید فکر و علم اگر با سازندگی اخلاقی توأم شود، هم پیشرفتهای خیره کننده به دست میآید و هم این که از آفات آن در امان خواهیم بود.
ایران اسلامی امروز به آن نوع از نظریهپردازی نیاز دارد که مبتنی بر جهانبینی اسلامی و واقعیتها و نیازهای فرهنگی و تمدنی کشور باشد. در حالیکه نظریههای علوم انسانی در غرب نه تنها حائز این ملاک نیستند بلکه به زمان و مکانی تعلق دارند که احتمالاً تضادهایی با مبانی فکری پایهای علوم اسلامی دارند. لکن، معالاسف این مسأله بسیار مهم عموماً مغفول واقع میگردد. اشکال عمدة نظریات غربی و وارداتی این است که با فرهنگ ماهمخوانی ندارند و همچنین با واقعیات جامعه ما سازگار نیستند. تحقیق و پژوهش در حوزه علوم انسانی باید بومی باشد.
در حال حاضر بخش عمدهای از استعدادهای کشورهای اسلامی صرف این میشود که مسأله یا مسائل کشورهای پیشرفته حل شود. اندیشمندی که به یک جامعه تعلق دارد مسائل او هم در همان فضا است، این مسائل ممکن است،علمی، صنعتی یا اجتماعی باشند. یک اندیشمند بومی باید مسائل بومی را تعریف کند، نظریاتی را در این فضا جستو جو کند و در همین جا هم آن را آزمون نماید و کاربردهایش را دنبال کند. بنابراین، علوم انسانی ما باید ریشه در جامعة خود ما داشته باشد و ثمرات آن نیز جامعه خود ما را منتفع سازد.
تحقق این هدف نیازمند نهادسازی است و تأسیس کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره در همین راستا قابل تفسیر میباشد. هر اندیشه نو، از زمانی که به ذهن میرسد تا هنگامی که تبدیل به اثری و نوشتهای میشود تا پس از چاپ و نشر در اختیار گروهی گسترده قرار گیرد و در باب آن داوری شود، مراحلی را طی میکند. یکی از مراحل عمده در این جریان، عرضة آن در جمعی محدود و متخصص است تا صیقل بخورد و حک و اصلاح شود و نکاتی که ممکن است قابل تأمل باشد ولی به ذهن صاحب اندیشه نرسیده باشد از سوی دیگران عنوان شود تا آنچه به صورت رسمی عرضه میگردد از سلامت و صلابت کافی برخوردار باشد. کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره فرصتی را فراهم میآورد تا اهل نظر، که در بالاترین مراتب از لحاظ تخصص در هر مورد خاص قرار دارند، گردهم آیند و درباره اندیشه و نظریهای که ارائه میگردد داوری کنند. بنابراین، میتوان گفت که کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره زمینهساز تولید و رشد علم هستند و شرط لازم را برای غنابخشیدن به اندیشههای علمی و جریان علم فراهم میسازند.
این مطلب قابل بیان میباشد که کیفیت در این موضوع با ارتقاء سطح داوری و مراحل وابسته به آن و دوری از رودر باستی و ملاحظات حاصل میشود به نحوی که پس از مدتی در سطح بینالمللی برگزاری کرسیهای علمی در ایران جایگاه خود را به عنوان استانداردی جدید در طراحی این فرایند تولید علم پیدا نموده حداقل ایران در سطح منطقهای به عنوان پایگاه جنبش بهکارگیری نظریههای علمی به دست آوردهای مطلوبی نائل آید. و پایگاه علمی هیأت به عنوان جایگزینی برای پایگاه علمی ISI و همچنین احراز موفقیت بالا در ISC در دستور کار قرار گیرد.
اجازه دهید اشاره ای درمورد نحوه تشکیل هیات داشته باشیم:
در سال 1381 مقام معظم رهبری در دیدار با انجمن اهل قلم ضرورت ایجاد جنبش نرم افزاری را مورد تأکید قرارداد و در همان سال جمعی از فضلا و دانش آموختگان حوزههای علمیه در نامهای به رهبر معظم انقلاب در لبیک به ندای ایشان ضمن بیان نیاز کشور به آزاد اندیشی؛ ایجاد یک حرکت علمی روشمند را پیشنهاد نمودند و معظم له در پاسخی تاریخی به آنان که در شانزدهم بهمن ماه 1381 انتشار یافت، موافقت خود را با مضمون نامه ایشان ابراز فرموده و از شورای مدیریت حوزه علمیه قم و شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستند تا این اندیشه را عملیاتی نمایند. در پی ارشاد مرشد انقلاب شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسات 531، 532، 533 خود تأسیس «هیأت حمایت از کرسیها ی نظریه پردازی، نقد و مناظره ویژه علوم انسانی و معارف اسلامی» را تصویب و در تاریخ 17 بهمن ماه 1382 ابلاغ نمود. ساختار علمی هیأت بنیانی مستحکم برای پشتیبانی از اندیشمندان و تولید علم میباشد.
مرجع تصمیمگیری در مورد نظریه، نقد و نوآوری و آزاداندیشی هیأت میباشد و هدایت و حمایت بر مراکز تولید علم و نظریه و نوآوری در راستای اهداف انقلاب اسلامی بر عهده این هیأت میباشد.
در این جا به برخی ازحمایتهای صورت گرفته و یا درحال تدوین جهت اجرا اشاره کنم:
1. کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره، هماینک به تدریج در ساختار پژوهشی دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی حوزه و دانشگاه جایگاه شایستهای را کسب میکنند؛ چنانکه هماکنون امتیاز این کرسیها برای ارتقای علمی از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به رسمیت شناخته شده و در متن جدید آییننامه ارتقا که در آینده نزدیک از سوی این وزارتخانه به مراکز علمی کشور اعلام خواهد گردید، گنجانده خواهد شد؛
2. معرفی به بنیاد ملی نخبگان برای برخورداری از حمایتهای ویژه این بنیاد؛
3. برخورداری از حمایتهای صندوق حمایت از پژوهشگران و حمایتهای مستقیم خود دبیرخانه برای تداوم و تکمیل طرح؛
4. اعطای جایزه ملی علوم انسانی و نیز معرفی برای شرکت در جشنواره فارابی ویژه علوم انسانی؛
5. چاپ حاصل کرسی در مجله علمی ـ پژوهشی؛
6. چاپ حاصل کرسی در قالب کتاب؛
7. پرداخت تمامی هزینههای مربوط به برگزاری کرسی برعهده دبیرخانه ودستگاههای همکار است؛
8. بسیاری از حمایتهای دیگر از جمله حق ثبت فکری، اعطای کرسی استاد ممتازی، فرصت مطالعاتی، دادن حق ارتقای دانشجویان با نظر دارنده امتیاز به مقاطع عالی، و... که هنوز طرح آنها نهایی نشده است و انشاءالله پس از تصویب به موارد فوق اضافه خواهند شد.
از آنجا که ما طبق آییننامه خاصی کرسی برگزار میکنیم و شرایط خاصی برای احراز اعتبار آن لازم است، طبعاً این کار از ما شروع میشود. البته الآن برخی دانشگاهها خودشان تحت عناوین کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره جلساتی را برگزار میکنند اما اگر بخواهند از حمایتهای دبیرخانه هیأت حمایت از کرسیها برخوردار شوند، حتماً لازم است با اطلاع دبیرخانه و مطابق آییننامه مخصوص و تحت نظارت نماینده علمی به برگزاری اقدام شود و نتیجه و امتیاز داده شده به تأیید نماینده علمی هیأت برسد وگرنه طبعاً در مواردی که با دبیرخانه هیأت هماهنگی صورت نگرفته، مسئولیتی هم متوجه دبیرخانه هیأت نیست. لذا توصیه ما این است برای اینکه اولا پراکندهکاری و موازیکاری صورت نگیرد، ثانیا افراد محقق بتوانند از حمایتها و امتیازات رسمی کرسیها برخوردار شوند، دستگاهها قبل از برگزاری نشستهای علمی تحت عنوان کرسی با ما هماهنگی بهعمل آورند؛ با این همه تأکید میکنم که اساساً ما مدعی نیستیم حتماً هرگونه فعالیتی صرفاً باید به ما ختم شود و یا ما مرجع متولی تولید علم انسانی هستیم. دبیرخانه هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره درواقع صرفاً نقش حمایتکننده را دارد و تولید علم چه ما باشیم یا نباشیم، مطابق فرایندهای گذشته انجام میشود و خواهد شد. ما صرفاً میخواهیم این فرایند را تسریع و پربارتر سازیم. لذا حتی درخصوص عنوان کرسی با هیچکس مناقشهای نداریم و ادعا نمیکنیم که حتماً همه باید زیر چتر ما فعالیت علمی کنند.
ویژگیهای هیأت؛
• بارزترین ویژگی هیأت، ساختار علمی کرسیهای آن و سطح برگزاری آنها میباشد که به ارکان علمی کشور گره خورده است و اهداف و سیاستهای در نظر گرفته شده برای آن در راه ایجاد تحول علمی در مسیری همراه با شکوفایی و خلاقیت جمعی میباشد. و این ساختار شامل 6 بخش علمی تحت عنوان:
بخش کرسیهای علوم عقلی با زیرمجموعه کرسی فلسفه و منطق، الهیات، کلام، ادیان، عرفان و علم و دین؛
بخش کرسیهای علوم اجتماعی با زیرمجموعه کرسی جامعهشناسی، روانشاسی، علوم تربیتی، جغرافیا؛
بخش کرسیهای علوم رفتاری ـ کاربردی با زیرمجموعه کرسی اقتصاد، مدیریت، حقوق، علوم سیاسی، اخلاق و علوم ارتباطات؛
بخش کرسیهای علوم نقلی با زیرمجموعه کرسی فقه و اصول، علوم حدیث، علوم قرآنی، تاریخ و قرآن و علوم و بخش ادبیات و زبانها با زیرمجموعه کرسی زبان و ادبیات فارسی، ادبیات عربی، زبانشناسی و زبانهای خارجی؛
بخش کرسیهای فرهنگ و هنر با زیرمجموعه کرسی هنر، کرسی معماری و شهرسازی، باستانشناسی و فرهنگشناسی و کرسی فرهنگ و تمدن است.
در کل میتوان گفت هر بخش دارای حداقل 10 عضو میباشد و کلیه طرحنامه ها با توجه به موضوع مورد ارائه در این بخشها بررسی میشوند.
و با عرض سلام و ادب خدمت حضار محترم، خواهران و برادران معزّز. بسیار خرسندم که درجمع اساتید، نخبگان و محققین عزیز، رؤسای دانشگاهها و پژوهشگاهها و ریاست و اعضای محترم هیأت حمایت از کرسیهای نقد، مناظره و نظریهپردازی هستم. امیدوارم که بتوانیم با هماندیشی و همفکری بهره کافی از این نشست تخصصی را خصوص اهمیت، ضرورت، تأثیرگذاری و راهکارهای ارتقاء، و حمایت برپایی دائمی این کرسیها ببریم.
آنگونه که مستحضرید وضعیت کنونی هرجامعه ریشه در پیشینه تاریخی، هویتی و تمدنی آن دارد. وضعیت کنونی جهان اسلام بطور عام و جامعه ایران بصورت خاص نیز ریشه در تاریخ اسلامی دارد. تاریخ اسلام و از جمله ایران، صرفنظر از دورة باستان، به سه دوره میانه، جدید و معاصر تقسیم میشود که این تقسیمبندی تقریباً با تاریخ تمدن آن نیز تقارن دارد. دوره میانه تاریخ و تمدن اسلامی در قرون سوم تا پنجم هجری، نشانگر اوج اعتلای تمدن اسلامی و ایرانی است. تمدن نوپا اما شکوفای اسلامی در این دوره بستر ظهور و بلوغ اندیشمندان و دانشمندان صاحبنظر و صاحب کرسی بسیاری بود که تجلی ایدهها و نظریات آنها محدود به مرزهای جهان اسلام نبود.
سدههای هفتم تا دهم هجری در تاریخ اسلام، دوره فترت و انحطاط تمدن اسلامی است. در این دورة فترت، با سقوط خلافت بغداد، یکپارچگی نسبی سیاسی و تمدنی از جهان اسلام رخت برمیبندد. البته در اواخر این دوره، تمدن اسلامی یکبار دیگر شاهد گونهای رشد و شکوفایی نسبی است، هرچند که در مقایسه با دورة اعتلای تمدنی پیشین، در مجموع از سطح نازلتری برخوردار است. به دنبال این دومین دورة شکوفایی، تمدن اسلامی از اواخر سدة یازدهم و در سدة دوازدهم مجدداً با تجربة بحران و انحطاط تازهای مواجه میگردد. تجربهای که فترت دورة جدید و معاصر تاریخ و تمدن اسلامی و ایرانی را تشکیل میدهد. در این بحران جدید علاوه بر عوامل درونی ضد تعادل و پویایی در جهان اسلام، عامل بیرونی یعنی فشار تمدنی مدرن و پیرامونی بسیار مؤثر واقع گردید.
اما ظهور انقلاب اسلامی در ایران طلیعة احیاء و اعتلای مجدد تمدن اسلامی و ایرانی در دوره معاصر بوده است. این انقلاب که بنیانهای آن بر اصول و موازین دین مبین اسلام و ایستارهای هویت ملی استوار است دارای رویکردی انتقادی هم به سنت دیرینه خود و هم به مبانی و بنیانهای مدرن در دورة معاصر بوده است.
البته، تحقق آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی نیاز به پشتوانههایی دارد که از آن جمله نیاز مبرم و ضروری به تولید علم و پرهیز از تقلید و تبعیت محض در حوزههای مختلف علمی بویژه حوزه علوم اجتماعی و انسانی است. اساساً، جامعه ایران زمانی میتواند به تمدنسازی و احیاء دورة درخشان تاریخ خود امیدوار باشد که در حوزههای مختلف علمی صاحب نظر باشد و این امر در خصوص علوم انسانی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
جهت دستیابی به تولید اندیشه در کشور، لازم است تعریف جدیدی ازمهره ها و عناصر موجود در جامعه فکری نخبگان ارائه شود تا تحول مثبتی پدید آید; زیرا کمبود تولید اندیشه بیش از آن ناشی از عقب ماندگی در تکنولوژی و سختافزارهای تمدنی باشد، به مسائل فکری ونظریه پردازی مربوط است. بنابراین، اولویت با حرکت و جنبشی است که در بخش نرمافزاری و اندیشهسازی رخ دهد تا تحول مثبتی ایجاد شود. کشور ما برای رسیدن به اهداف چشمانداز بیست ساله نظام نیاز به ایجاد فضای فرهنگی، علمی و نظری متناسب، در کلیه حوزههای علوم اعم از انسانی و پایه و غیره دارد، و تناسب ایجاد شده و پیوند بین علم و عمل راه گشای ما در این چشم انداز میباشد. پیشرفت کشور با بنا نهادن پلهای مستحکم علمی و عملی میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب حاصل میشود که طراحی و ساخت این پلهای مستحکم به دست جامعه علمی و پتانسیل نیروی انسانی متخصص و متعهد ایرانی داخل و خارج حاصل میشود توجه به این نکته لازم است که هویت ملی و دینی نسل آینده انقلاب باید با علم و آگاهی و ایمان پیوند بخورد تا فرصتی طلائی برای رشد کشور ایجاد کند. امروز ما در جهان پیچیده زندگی می کنیم که با گذشته تفاوت بسیاری دارد. مسلما زندگی در چنین دنیایی بدون حرکت پر شتاب علمی ممکن نیست ; یعنی ما خلاقیت و تولید علم را نه فقط برای پیشرفت می خواهیم، بلکه دنیا به گونه ای است که برای ادامه حیات ما نیازمند به چنین فعالیت های علمی پویا و خلاقی هستیم و باید فکر ترجمه ای را تبدیل به تولید و صدور فکر کرد. باید دانست که آنچه در غرب معمول است و بعضا مقبولیت عامه نیز دارد، واقعا قابل نقداست. بنابراین برای پرهیز از فکر ترجمه ای، باید تمدن و هویت خود راباز یافت و در عین حال جسارت پیدا کرد و جنبشی عظیم و حرکتی نوین و طرحی جدید در انداخت و مرتباً فکر تولید کرد، به ویژه اینکه تولید فکر و علم اگر با سازندگی اخلاقی توأم شود، هم پیشرفتهای خیره کننده به دست میآید و هم این که از آفات آن در امان خواهیم بود.
ایران اسلامی امروز به آن نوع از نظریهپردازی نیاز دارد که مبتنی بر جهانبینی اسلامی و واقعیتها و نیازهای فرهنگی و تمدنی کشور باشد. در حالیکه نظریههای علوم انسانی در غرب نه تنها حائز این ملاک نیستند بلکه به زمان و مکانی تعلق دارند که احتمالاً تضادهایی با مبانی فکری پایهای علوم اسلامی دارند. لکن، معالاسف این مسأله بسیار مهم عموماً مغفول واقع میگردد. اشکال عمدة نظریات غربی و وارداتی این است که با فرهنگ ماهمخوانی ندارند و همچنین با واقعیات جامعه ما سازگار نیستند. تحقیق و پژوهش در حوزه علوم انسانی باید بومی باشد.
در حال حاضر بخش عمدهای از استعدادهای کشورهای اسلامی صرف این میشود که مسأله یا مسائل کشورهای پیشرفته حل شود. اندیشمندی که به یک جامعه تعلق دارد مسائل او هم در همان فضا است، این مسائل ممکن است،علمی، صنعتی یا اجتماعی باشند. یک اندیشمند بومی باید مسائل بومی را تعریف کند، نظریاتی را در این فضا جستو جو کند و در همین جا هم آن را آزمون نماید و کاربردهایش را دنبال کند. بنابراین، علوم انسانی ما باید ریشه در جامعة خود ما داشته باشد و ثمرات آن نیز جامعه خود ما را منتفع سازد.
تحقق این هدف نیازمند نهادسازی است و تأسیس کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره در همین راستا قابل تفسیر میباشد. هر اندیشه نو، از زمانی که به ذهن میرسد تا هنگامی که تبدیل به اثری و نوشتهای میشود تا پس از چاپ و نشر در اختیار گروهی گسترده قرار گیرد و در باب آن داوری شود، مراحلی را طی میکند. یکی از مراحل عمده در این جریان، عرضة آن در جمعی محدود و متخصص است تا صیقل بخورد و حک و اصلاح شود و نکاتی که ممکن است قابل تأمل باشد ولی به ذهن صاحب اندیشه نرسیده باشد از سوی دیگران عنوان شود تا آنچه به صورت رسمی عرضه میگردد از سلامت و صلابت کافی برخوردار باشد. کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره فرصتی را فراهم میآورد تا اهل نظر، که در بالاترین مراتب از لحاظ تخصص در هر مورد خاص قرار دارند، گردهم آیند و درباره اندیشه و نظریهای که ارائه میگردد داوری کنند. بنابراین، میتوان گفت که کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره زمینهساز تولید و رشد علم هستند و شرط لازم را برای غنابخشیدن به اندیشههای علمی و جریان علم فراهم میسازند.
این مطلب قابل بیان میباشد که کیفیت در این موضوع با ارتقاء سطح داوری و مراحل وابسته به آن و دوری از رودر باستی و ملاحظات حاصل میشود به نحوی که پس از مدتی در سطح بینالمللی برگزاری کرسیهای علمی در ایران جایگاه خود را به عنوان استانداردی جدید در طراحی این فرایند تولید علم پیدا نموده حداقل ایران در سطح منطقهای به عنوان پایگاه جنبش بهکارگیری نظریههای علمی به دست آوردهای مطلوبی نائل آید. و پایگاه علمی هیأت به عنوان جایگزینی برای پایگاه علمی ISI و همچنین احراز موفقیت بالا در ISC در دستور کار قرار گیرد.
اجازه دهید اشاره ای درمورد نحوه تشکیل هیات داشته باشیم:
در سال 1381 مقام معظم رهبری در دیدار با انجمن اهل قلم ضرورت ایجاد جنبش نرم افزاری را مورد تأکید قرارداد و در همان سال جمعی از فضلا و دانش آموختگان حوزههای علمیه در نامهای به رهبر معظم انقلاب در لبیک به ندای ایشان ضمن بیان نیاز کشور به آزاد اندیشی؛ ایجاد یک حرکت علمی روشمند را پیشنهاد نمودند و معظم له در پاسخی تاریخی به آنان که در شانزدهم بهمن ماه 1381 انتشار یافت، موافقت خود را با مضمون نامه ایشان ابراز فرموده و از شورای مدیریت حوزه علمیه قم و شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستند تا این اندیشه را عملیاتی نمایند. در پی ارشاد مرشد انقلاب شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسات 531، 532، 533 خود تأسیس «هیأت حمایت از کرسیها ی نظریه پردازی، نقد و مناظره ویژه علوم انسانی و معارف اسلامی» را تصویب و در تاریخ 17 بهمن ماه 1382 ابلاغ نمود. ساختار علمی هیأت بنیانی مستحکم برای پشتیبانی از اندیشمندان و تولید علم میباشد.
مرجع تصمیمگیری در مورد نظریه، نقد و نوآوری و آزاداندیشی هیأت میباشد و هدایت و حمایت بر مراکز تولید علم و نظریه و نوآوری در راستای اهداف انقلاب اسلامی بر عهده این هیأت میباشد.
در این جا به برخی ازحمایتهای صورت گرفته و یا درحال تدوین جهت اجرا اشاره کنم:
1. کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره، هماینک به تدریج در ساختار پژوهشی دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی حوزه و دانشگاه جایگاه شایستهای را کسب میکنند؛ چنانکه هماکنون امتیاز این کرسیها برای ارتقای علمی از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به رسمیت شناخته شده و در متن جدید آییننامه ارتقا که در آینده نزدیک از سوی این وزارتخانه به مراکز علمی کشور اعلام خواهد گردید، گنجانده خواهد شد؛
2. معرفی به بنیاد ملی نخبگان برای برخورداری از حمایتهای ویژه این بنیاد؛
3. برخورداری از حمایتهای صندوق حمایت از پژوهشگران و حمایتهای مستقیم خود دبیرخانه برای تداوم و تکمیل طرح؛
4. اعطای جایزه ملی علوم انسانی و نیز معرفی برای شرکت در جشنواره فارابی ویژه علوم انسانی؛
5. چاپ حاصل کرسی در مجله علمی ـ پژوهشی؛
6. چاپ حاصل کرسی در قالب کتاب؛
7. پرداخت تمامی هزینههای مربوط به برگزاری کرسی برعهده دبیرخانه ودستگاههای همکار است؛
8. بسیاری از حمایتهای دیگر از جمله حق ثبت فکری، اعطای کرسی استاد ممتازی، فرصت مطالعاتی، دادن حق ارتقای دانشجویان با نظر دارنده امتیاز به مقاطع عالی، و... که هنوز طرح آنها نهایی نشده است و انشاءالله پس از تصویب به موارد فوق اضافه خواهند شد.
از آنجا که ما طبق آییننامه خاصی کرسی برگزار میکنیم و شرایط خاصی برای احراز اعتبار آن لازم است، طبعاً این کار از ما شروع میشود. البته الآن برخی دانشگاهها خودشان تحت عناوین کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره جلساتی را برگزار میکنند اما اگر بخواهند از حمایتهای دبیرخانه هیأت حمایت از کرسیها برخوردار شوند، حتماً لازم است با اطلاع دبیرخانه و مطابق آییننامه مخصوص و تحت نظارت نماینده علمی به برگزاری اقدام شود و نتیجه و امتیاز داده شده به تأیید نماینده علمی هیأت برسد وگرنه طبعاً در مواردی که با دبیرخانه هیأت هماهنگی صورت نگرفته، مسئولیتی هم متوجه دبیرخانه هیأت نیست. لذا توصیه ما این است برای اینکه اولا پراکندهکاری و موازیکاری صورت نگیرد، ثانیا افراد محقق بتوانند از حمایتها و امتیازات رسمی کرسیها برخوردار شوند، دستگاهها قبل از برگزاری نشستهای علمی تحت عنوان کرسی با ما هماهنگی بهعمل آورند؛ با این همه تأکید میکنم که اساساً ما مدعی نیستیم حتماً هرگونه فعالیتی صرفاً باید به ما ختم شود و یا ما مرجع متولی تولید علم انسانی هستیم. دبیرخانه هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره درواقع صرفاً نقش حمایتکننده را دارد و تولید علم چه ما باشیم یا نباشیم، مطابق فرایندهای گذشته انجام میشود و خواهد شد. ما صرفاً میخواهیم این فرایند را تسریع و پربارتر سازیم. لذا حتی درخصوص عنوان کرسی با هیچکس مناقشهای نداریم و ادعا نمیکنیم که حتماً همه باید زیر چتر ما فعالیت علمی کنند.
ویژگیهای هیأت؛
• بارزترین ویژگی هیأت، ساختار علمی کرسیهای آن و سطح برگزاری آنها میباشد که به ارکان علمی کشور گره خورده است و اهداف و سیاستهای در نظر گرفته شده برای آن در راه ایجاد تحول علمی در مسیری همراه با شکوفایی و خلاقیت جمعی میباشد. و این ساختار شامل 6 بخش علمی تحت عنوان:
بخش کرسیهای علوم عقلی با زیرمجموعه کرسی فلسفه و منطق، الهیات، کلام، ادیان، عرفان و علم و دین؛
بخش کرسیهای علوم اجتماعی با زیرمجموعه کرسی جامعهشناسی، روانشاسی، علوم تربیتی، جغرافیا؛
بخش کرسیهای علوم رفتاری ـ کاربردی با زیرمجموعه کرسی اقتصاد، مدیریت، حقوق، علوم سیاسی، اخلاق و علوم ارتباطات؛
بخش کرسیهای علوم نقلی با زیرمجموعه کرسی فقه و اصول، علوم حدیث، علوم قرآنی، تاریخ و قرآن و علوم و بخش ادبیات و زبانها با زیرمجموعه کرسی زبان و ادبیات فارسی، ادبیات عربی، زبانشناسی و زبانهای خارجی؛
بخش کرسیهای فرهنگ و هنر با زیرمجموعه کرسی هنر، کرسی معماری و شهرسازی، باستانشناسی و فرهنگشناسی و کرسی فرهنگ و تمدن است.
در کل میتوان گفت هر بخش دارای حداقل 10 عضو میباشد و کلیه طرحنامه ها با توجه به موضوع مورد ارائه در این بخشها بررسی میشوند.
دومین ویژگی آن، اهداف و سیاستهای کوتاه مدت و بلند مدت هیأت میباشد که با ارتباط مستمر و چند جانبه با دستگاهها و مراکز علمی فرهنگی و شخصیتهای برجسته رشتههای علوم انسانی و معارف دینی تحقق مییابد و موجب پیوند بین مجامع علمی و دینی داخل و خارج و فعال نمودن برجستگان علمی و پتانسیل غنی فکری کشور میگردد.
سومین ویژگی هیأت، چشم انداز روشن فعالیت آن میباشد که مایه امید مسؤولان نظام است.
• دستاوردهای هیأت؛
زاد و ولد فرهنگی که محصول تضاوب آراء و عقول است؛
پیوند پس حوزه و دانشگاه؛
استفاده از نوآوریهای علمی حاصل شده در جهت استقلال کشور؛
نقد نسخههای ترجمهای علم در حوزه علوم انسانی با مبانی داوری شده در جهت تغییر روند یک سویه علم در ایران؛
ایجاد فرصتهای علمی جدید مخصوصاً در طراحی علوم میان رشتهای در مراکز علمی و پژوهشی کشور؛
زمینه سازی برای استقلال فکری و علمی که موجب دستیابی به اهداف چشم انداز 20 ساله کشور میباشد؛
برگزاری کرسیهای علمی که به ارتقاء سطح فکری و فرهنگی جامعه ما کمک میکند؛
ایجاد یک گفتمان بین المللی جدید با مبانی منطقی و علمی در جهت افزایش صلح و ثبات داخلی و منطقهای؛
ایجاد موج علمی نو در میان مراکز تولید کننده علم که موجب گردش کار علمی و تکثیر زنجیرهای ایدهها سازنده میگردد؛
جلوگیری از ایجاد فضای خلاء علمی در حوزه علوم انسانی و اسلامی و رکود و رخوت در میان جامعه علمی
جذب نخبگان علمی برای توسعه علمی؛
حمایت از فعالیتهای علمی و پژوهشی در راه تبدیل آنها به اندیشه ای روشمند و مفید.
احیاء هویت علمی ایران در ساختار علمی دنیا به عنوان رتبه اول تولیدکننده علم منطقه و جهان.
و بالاخره ایجاد تحقق دانشگاه تمدن ساز اسلامی _ ایرانی، که پاسخی تاریخی و نظری به چند قرن ابهام و سردرگمی در حوزه نظریه پردازی علمی و فرهنگی در ایران و جهان اسلام است، که انشاءالله موجب احیاء و بازسازی تمدن بزرگ اسلامی _ ایران بشود
فرصتها و راهکارهای نقشآفرینی
عمدهترین راهکار برای نقش آفرینی تشکیل کمیتههای دستگاهی فعال و مرتبط با صاحبنظران علاقهمند و متعهد میباشد به عبارت دیگر اراده برای بسیج نمودن فعلان علمی کشور بهترین راه کار میباشد.
اموری که رؤسای دانشگاه باید در مورد هیأت صورت دهند
انتظار ما از رؤسای دانشگاهها و فعالان علمی کشور
این است که فقط به رابطه یک سویه هیأت با دانشگاهها بسنده نکنند و ارتباط خود را با هیأت حمایت از کرسیها از روال اداری دور نموده و اهداف و سیاستهای هیأت را با بوروکراسی اداری متوقف نکنند بلکه هیأت را جزئی از ساختار تولید علم کشور و زمینه ساز ارتقاء فکر و فرهنگ بدانند و درگیر نمودن اساتید سطوح عالی و برجستگان علمی کشور را با فعالیت هیأت در دستور کار قرارداده تا ارتباط مستقیمی میان اعضای علمی دستگاهها و هیأت ایجاد شود.
و هیأت را در برگزاری کارگاههای تخصصی و فراخوان برگزاری مجامع گفتگوی علمی یاری نمایند.
- شناسائی نخبگان علمی و ایجاد زمینههای ارتباط با هیأت و کرسیهای علمی آن.
- نگاه دانشگاهها به برنامههای هیأت به صورت برنامههای فوق العاده و اختیاری نباشد بلکه با کم نمودن حجم ساعات موظفی اساتید برجسته و صاحبنظران، قسمتی از موظفی ایشان را در صورت تمایل به تولید علم، کرسیها و برنامههای هیأت اختصاص دهند.
در فرایند تبدیل فرضیه به نوآوری و نظریه همه حمایتها نمیتواند دولتی باشد بلکه ساختار علمی دانشگاهها باید بستر ترغیب اساتید برجسته را با انواع ابزارهای مادی و معنوی برای همکاری مستمر و فعال با هیأت فراهم نماید.
- تشکیل کمیته پیگیری راهکارهای تعامل با اهداف تشکیل هیأت.
- به رسمیت شناختن اعتبار حقوقی هیأت.
- تولید علم، آزاداندیشی، نظریه پردازی، زاد و و لد علمی امری جمعی است و نیاز جامعه امروز ماست و بنابر فرمایش مقام معظم رهبری این کار نیاز به فرهنگ سازی عمومی دارد که دانشگاهها باید ما را برای تشکیل مقدمات آن یاری برسانند.
- دعوت از صاحبنظران و استوانههای علمی داخل و خارج برای شکل گیری یک همت جمعی هماهنگ برای پیاده سازی اهداف و سیاستهای تشکیل هیأت و کاستن از دغدغههای مقام معظم رهبری در این رابطه
خلاصه کلام اینکه انتظار اصلی مقام معظم رهبری از نظام دانشگاهی ایجاد یک نهضت و جنبش نرمافزاری است. با این دیدگاه، دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرمافزاری همه جانبه و عمیق در اختیار کشور و ملت بگذارد تا آن کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالبها و نوآوریهای علمی و تفکر تمدنسازی خودی بتوانند بنای حقیقی یک جامعه آباد و عادلانه مبتنی بر تفکرات و ارزشهای اسلام را ایجاد نمایند. در جهت تحقق این هدف متعالی، تأسیس و توسعة کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره در محیطهای علمی و بویژه دانشگاهها و حضور پر شور و مؤثر اساتید، صاحبنظران، نخبگان و دانشجویان گامی بلند تلقی میگردد.
امید آنکه با حمایت مستمر از کرسیهای نظریهپردازی در آیندهای نزدیک شاهد جبران عقبماندگی چندسدهای کشور و رشد و تعالی هرچه بیشتر جامعه علمی کشورمان باشیم.
سومین ویژگی هیأت، چشم انداز روشن فعالیت آن میباشد که مایه امید مسؤولان نظام است.
• دستاوردهای هیأت؛
زاد و ولد فرهنگی که محصول تضاوب آراء و عقول است؛
پیوند پس حوزه و دانشگاه؛
استفاده از نوآوریهای علمی حاصل شده در جهت استقلال کشور؛
نقد نسخههای ترجمهای علم در حوزه علوم انسانی با مبانی داوری شده در جهت تغییر روند یک سویه علم در ایران؛
ایجاد فرصتهای علمی جدید مخصوصاً در طراحی علوم میان رشتهای در مراکز علمی و پژوهشی کشور؛
زمینه سازی برای استقلال فکری و علمی که موجب دستیابی به اهداف چشم انداز 20 ساله کشور میباشد؛
برگزاری کرسیهای علمی که به ارتقاء سطح فکری و فرهنگی جامعه ما کمک میکند؛
ایجاد یک گفتمان بین المللی جدید با مبانی منطقی و علمی در جهت افزایش صلح و ثبات داخلی و منطقهای؛
ایجاد موج علمی نو در میان مراکز تولید کننده علم که موجب گردش کار علمی و تکثیر زنجیرهای ایدهها سازنده میگردد؛
جلوگیری از ایجاد فضای خلاء علمی در حوزه علوم انسانی و اسلامی و رکود و رخوت در میان جامعه علمی
جذب نخبگان علمی برای توسعه علمی؛
حمایت از فعالیتهای علمی و پژوهشی در راه تبدیل آنها به اندیشه ای روشمند و مفید.
احیاء هویت علمی ایران در ساختار علمی دنیا به عنوان رتبه اول تولیدکننده علم منطقه و جهان.
و بالاخره ایجاد تحقق دانشگاه تمدن ساز اسلامی _ ایرانی، که پاسخی تاریخی و نظری به چند قرن ابهام و سردرگمی در حوزه نظریه پردازی علمی و فرهنگی در ایران و جهان اسلام است، که انشاءالله موجب احیاء و بازسازی تمدن بزرگ اسلامی _ ایران بشود
فرصتها و راهکارهای نقشآفرینی
عمدهترین راهکار برای نقش آفرینی تشکیل کمیتههای دستگاهی فعال و مرتبط با صاحبنظران علاقهمند و متعهد میباشد به عبارت دیگر اراده برای بسیج نمودن فعلان علمی کشور بهترین راه کار میباشد.
اموری که رؤسای دانشگاه باید در مورد هیأت صورت دهند
انتظار ما از رؤسای دانشگاهها و فعالان علمی کشور
این است که فقط به رابطه یک سویه هیأت با دانشگاهها بسنده نکنند و ارتباط خود را با هیأت حمایت از کرسیها از روال اداری دور نموده و اهداف و سیاستهای هیأت را با بوروکراسی اداری متوقف نکنند بلکه هیأت را جزئی از ساختار تولید علم کشور و زمینه ساز ارتقاء فکر و فرهنگ بدانند و درگیر نمودن اساتید سطوح عالی و برجستگان علمی کشور را با فعالیت هیأت در دستور کار قرارداده تا ارتباط مستقیمی میان اعضای علمی دستگاهها و هیأت ایجاد شود.
و هیأت را در برگزاری کارگاههای تخصصی و فراخوان برگزاری مجامع گفتگوی علمی یاری نمایند.
- شناسائی نخبگان علمی و ایجاد زمینههای ارتباط با هیأت و کرسیهای علمی آن.
- نگاه دانشگاهها به برنامههای هیأت به صورت برنامههای فوق العاده و اختیاری نباشد بلکه با کم نمودن حجم ساعات موظفی اساتید برجسته و صاحبنظران، قسمتی از موظفی ایشان را در صورت تمایل به تولید علم، کرسیها و برنامههای هیأت اختصاص دهند.
در فرایند تبدیل فرضیه به نوآوری و نظریه همه حمایتها نمیتواند دولتی باشد بلکه ساختار علمی دانشگاهها باید بستر ترغیب اساتید برجسته را با انواع ابزارهای مادی و معنوی برای همکاری مستمر و فعال با هیأت فراهم نماید.
- تشکیل کمیته پیگیری راهکارهای تعامل با اهداف تشکیل هیأت.
- به رسمیت شناختن اعتبار حقوقی هیأت.
- تولید علم، آزاداندیشی، نظریه پردازی، زاد و و لد علمی امری جمعی است و نیاز جامعه امروز ماست و بنابر فرمایش مقام معظم رهبری این کار نیاز به فرهنگ سازی عمومی دارد که دانشگاهها باید ما را برای تشکیل مقدمات آن یاری برسانند.
- دعوت از صاحبنظران و استوانههای علمی داخل و خارج برای شکل گیری یک همت جمعی هماهنگ برای پیاده سازی اهداف و سیاستهای تشکیل هیأت و کاستن از دغدغههای مقام معظم رهبری در این رابطه
خلاصه کلام اینکه انتظار اصلی مقام معظم رهبری از نظام دانشگاهی ایجاد یک نهضت و جنبش نرمافزاری است. با این دیدگاه، دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرمافزاری همه جانبه و عمیق در اختیار کشور و ملت بگذارد تا آن کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالبها و نوآوریهای علمی و تفکر تمدنسازی خودی بتوانند بنای حقیقی یک جامعه آباد و عادلانه مبتنی بر تفکرات و ارزشهای اسلام را ایجاد نمایند. در جهت تحقق این هدف متعالی، تأسیس و توسعة کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره در محیطهای علمی و بویژه دانشگاهها و حضور پر شور و مؤثر اساتید، صاحبنظران، نخبگان و دانشجویان گامی بلند تلقی میگردد.
امید آنکه با حمایت مستمر از کرسیهای نظریهپردازی در آیندهای نزدیک شاهد جبران عقبماندگی چندسدهای کشور و رشد و تعالی هرچه بیشتر جامعه علمی کشورمان باشیم.
السلام وعلیکم و رحمه الله و برکاته